بتهوون از بزرگترین و موسیقیدانان دنیا است که در سال ۱۷۷۰ در آلمان متولد شد.
بتهوون را میتوان یکی از اثرگذارترین شخصیتهای موسیقی دنیا در دوران کلاسیک و رمانتیک دانست. تمام دنیا او را مورد ستایش قرار دادهاند و سالهای سال است که آهنگسازان، موسیقیدانان، نوازندگان و موسیقیدوستان زیادی تحت تاثیری او قرار گرفتهاند.
بتهوون در سن ۳۰ سالگی ۱۶ سونات و ۱۳ واریاسیون برای پیانو نوشته بود. اما خلاقیت او باعث شد فرم اسکرتسو را ابداع کرده و جایگزین فرم قدیمی منوئه کند. از شناختهترین آثار بتهوون میتوان به سمفونی سوم (حماسه)، سمفونی پنجم، سمفونی ششم(چوپانی)، سمفونی نهم (کُرال)، سونات پیانوی پاتِتیک، سونات پیانوی مهتاب و سونات پیانوی هامرکلاویِر، اپرای فیدِلیو و میسا سولِمنیس اشاره کرد.
بتهوون برای ساختن هر یک از سمفونیهای خود سالهای سال زمان صرف کرد. بهطوری که سمفونی نهم او به تنهایی ۱۰ سال زمان برد.
نگاهی به زندگی بتهوون
اولین استاد موسیقی بتهوون پدرش بود. بعد از آن بتهوون تحت آموزش کریستیان گوتلوب نیفه قرار گرفت. او در ۱۷ سالگی مادرش را از دست داد و همین موضوع مسیر یادگیری موسیقی را برایش دشوار کرد.
سرانجام در سال ۱۷۹۲ به وین نقل مکان کرد و یوزف هایدن که در آن زمان روزهای اوج خود را سپری میکرد، استاد موسیقی او شد.
در سالهای ۱۷۹۲-۱۸۰۲ کارهای بتهوون بیشتر الهام گرفته از هایدن و موتسارت بود. از آثار مهم او در این دوره میتوان به سمفونیهای شماره ۱ و ۲، شش کوارتت زهی، دو کنسرتو پیانو، دوازده سونات پیانو (شامل سوناتهای مشهورِ پاتِتیک و مهتاب) اشاره کرد.
سالهای میانی و بحران ناشنوایی بتهوون
سالهای ۱۸۰۳ تا ۱۸۱۶ بتهوون با بحران روحی ناشی از ناشنوانی دستوپنجه نرم میکرد. برخی معقتد هستند که باس زیاد سمفونی ۵ علت این ناشنوایی بوده است. اما مطالعات اخیر چیز دیگری را نشان میدهد.
دانشگاه کالیفرنیای جنوبی با انجام مطالعه بر روی ژنهای معیوب بدن دریافتهاند وجود یک ژن به نام nox3 در گوش داخلی عامل اصلی از دست دادن شنوایی در افراد است.
به عقیده این دانشمندان بتهوون نیز به احتمال زیاد این ژن را در ساختار دی-ان-ای خود داشته است و همین موضوع سبب ناشنوایی او شده است.
او در همین سالهای میانی سمفونی شماره ۳ (اروئیکا) را ساخت. شش سمفونی (شمارههای ۳ تا ۸)، سه کنسرتوی پیانو (شمارههای ۳ تا ۵)، تنها کنسرتو ویولن، پنج کوارتت زهی(شمارههای ۷ تا ۱۱)، هفت سونات پیانو (شمارههای ۱۳ تا ۱۹) شامل سوناتهای والدشتاین و آپاسیوناتا، و تنها اپرای او «فیدِلیو» از آثار مهم این دوره زندگی او به حساب میآیند.
پایانی باشکوه برای امپراطور موسیقی
دوره پایانی وی را میتوان از ۱۸۱۶ به بعد دانست که حاوی آثار بسیار قابل ستایشی هستند. از آثار برجسته این دوره میتوان: سونات پیانوی شماره ۲۹ هامِرکلاویِر، میسا سولمنیس، سمفونی شماره ۹، آخرین کوارتتهای زهی (۱۲–۱۶) و آخرین سوناتهای پیانو (۲۰–۳۲) را نام برد. او در این زمان شنوایی خود را بهطور کامل از دست داده بود.
برای حسن ختام به سخنی از هانس کلر موسیقیدان و نویسندهی انگلیسیِ اتریشیتبار، درباره بتهوون بسنده میکنیم: «بتهوون، برترین ذهن در کلّ بشریت»