جرج گرشوین، آهنگسار و پیانیست برجسته آمریکایی در 26 سپتامبر 1898 چشم به جهان گشود. او در بروکلین به دنیا آمد و در محله فقیرنشین شرق منتهن بزرگ شد. پدر و مادرش از مهاجران یهودیتبار روس بودند. نخستین گرایش او به موسیقی در ده سالگی پدید آمد. بیرون مدرسه دولتی ایستاده بود که از یک پنجره باز نوای هومورسک دوژاک را با نوازندگی یک ویولونیست جوان در گروه همنوازان مدرسه شنید.
فعالیت های جرج گرشوین
پانزده ساله بود که دبیرستان را رها کرد تا پیانیست نمایشی شود. او پس از سه سال پیانیست نمایشی بودن برای ناشران موسیقی، شغلش را رها کرد تا به عنوان ترانهساز کاری برای خود دست و پا کند و زود به هدفش رسید. گرشوین جوان میان عشق به موسیقی مردمپسند و موسیقی کلاسیک هیچ تناقضی نمیدید.
در بیست سالگی اولین نمایش کامل موزیکال خود را برای برادوی با عنوان La La Lucille به نگارش درآورد. در سال 1920 ترانه Swanee او محبوبیتی چشمگیر یافت و میلیونها نسخه از اجرای این اثر با صدای ال جولسن به فروش رسید. در دهه 20 و 30 میلادی با همکاری برادرش، پیاپی نمایشهای موزیکال درخشانی آفرید که از میان آنها میتوان به Funy face، Lady be good و Of thee i sing اشاره کرد.
او چهرهای مهم در عصر طلایی موزیکالهای آمریکایی بود. ترانهها و نمایشهای کمدی موزیکال مردمپسند در کنار اپرا و آثاری ارکستری با رنگ و بوی جاز، برای گرشوین شهرت جهانی به ارمغان آورد.
شهرت گرشوین به عنوان آفریننده آثار کنسرتی در 1924 و با نخستین اجرای بسیار موفق قطعه راپسودی به سبک بلو آغاز شد. این معروفترین قطعه او است. او یک سال بعد برای نخستین بار قطعه کنسرتو پیانو در فا را در نیویورک و سپس در شش شهر دیگر به اجرا درآورد و در همان سال نخستین آهنگساز آمریکایی شد که عکسش بر جلد مجله تایم نقش بست.
گرشوین درباره کودکی خود میگوید: «موسیقی به واقع هرگز برایم جذابیتی نداشت. بیشتر وقتم را به بازی اسکیت در خیابانها مشغول و در مجموع مایه دردسر بودم.» نقطه عطف موسیقایی زندگیاش هنگامی بود که نزد معلمی که به استعداد شکفتنش پی برده بود به تحصیل پرداخت و این معلم او را با آثار پیانو، از باخ گرفته تا لیست و دبوسی آشنا کرد.
جاذبه ماندگار برخی از نغمههای برگرفته از نمایشهای موزیکال گرشوین طی چندین دهه که از آفرینش آنها میگذرد به اثبات رسیده است.
گرشوین در سفرهای متعدد به اروپا شاهد اجرای آثارش در آنجا بود و با آهنگسازان بزرگی همچون آلبان برگ، استراوینسکی و موریس راول دیدار کرد.
حق تالیف آثارش، درآمد کنسرتها و حقوقش از برنامههای رادیویی، او را ثروتمند کرده بود. او مردی ولخرج و ورزشدوست بود و در برابر جاذبه زنان اختیار خود را از دست میداد. از شرکت در مهمانیها لذت میبرد و ممکن بود ساعتها در یک مهمانی پیانو بنوازد.
گرشوین واپسین سال های عمر خود
گرشوین واپسین سالهای عمرش را در هالیوود گذراند. آنجا به ساخت چندین موسیقی فیلم مشغول شد و در اوقات فراغتش با آرنولد شونبرگ تنیس بازی میکرد.
در بهار 1937 گرفتار سرگیجه و در اجرای آثارش دچار کندی و خطا شد. تا اینکه یک روز از هوش رفت و وقتی او را به بیمارستان رساندند مشخص شد که تومور مغزی دارد. پزشک مشهوری که برای جراحی، به گرشوین معرفی شده بود در دسترس نبود و پزشکان او را به صورت اضطراری جراحی کردند. اما جراحی موفقیتآمیز نبود و گرشوین در سی و هشت سالگی درگذشت.
راپسودی به سبک بلو، معروفترین اثر او، اثری است تکموومانی با سه بخش اصلی و یک کودا. هر کدام از بخشهای اصلی شامل یک قسمت گسترده تکنوازی برای پیانو هستند که در آنها تکرارهای دگرگونشده از تمهای اصلی با پاساژهایی چیرهدستانه به سبک لیست دیده میشود.